بچه ها مدرسم تموم شد

اول صبح که رفتیم خیلی همچی عادی بود و فقط همو بغل میکردیم حرفای مثبت بهم میزدیم ولی بعدش یه ربع آخر یکی شروع کرد به گریه کردن بعد هممون باهم گریه کردیم خیلی بد بود همه همدیگه رو بغل کرده بودیم بلند بلند گریه پیکردیم بعد رفتیم پیش مشاور پایه مون(من به طرز وحشتناکی عاشقشم) 

اونم بغل کردیم گریه کردیم و در نهایت نوبت مدیر شد یه عالمه هم جلوی اون گریه کردیم اصن خیلی داغون بود فضای مدرسه آخرین نفر هم تاظمم رو بغل کردم خیلیی ماهه خلاصه که اینطوری.

روز آخر مدرسمون چطور بود؟

خودمو خالی کردم تو ابن پست(خاطرات روز آخر ندرسه)

کردیم ,بغل ,آخر ,خیلی ,روز ,هم ,گریه کردیم ,روز آخر ,رو بغل ,عالمه هم ,من به

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

این وبلاگ جهت غنای بیشتر و اطلاع رسانی علمی با هماهنگی و همكاری استاد صیادی و همكاران سامان یافته است سرگروه پيام هاي آسمان و قرآن استان گیلان فروشگاه سیسمونی اصفهان وکیل و مشاور حقوقی متخصص در دیوان عدالت اداری کاغذ ديواري i-am-moamen2 دختر رویایی کره ای سرندیپ finalgrafik دانلود رایگان جزوه و خلاصه کتاب